چه رسم جالبی است...

عشق بازی من با خدا

بیا خدا را گول بزنیم تو باهاش حرف بزن من فاصله هارو بر میدارم

چه رسم جالبی است...

محبتت را می گذارند پای احتیاجت …
...صداقتت را می گذارند پای سادگیت …
...سکوتت را می گذارند پای نفهمیت …
...نگرانیت را می گذارند پای تنهاییت …
...و وفاداریت را پای بی کسیت …
!!!و آن قدر تکرار می کنند که خودت باورت می شود که تنهایی و بی کس و محتاج...


...آدم ها آن قدر زود عوض می شوند …
آن قدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی...
...و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است …




نظرات شما عزیزان:

احمد
ساعت16:20---2 آذر 1391
مولایم امروز،انروز شدوبر خواستی؛ پای بیدادشان ایستادی .مولایم باکشتن تو دردبیدرمانشان دوانشد که تو هستی هنوزایستاده ای، بار دگر مولایم ! ندا بده« انا المنتقم !!ابن الحسین! هل من ناصر ..»مولایم ،امروز بپای نائبت وانروز اگر حسرتش بدلمان نماند هستیمان ناقابل است.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:,

] [ 1:26 ] [ دایی رضا ]

[ ]